وااااااااای امروز بهترین روز عمرم بود !
با هاله و زهره و رویا رفته بودیم کووووووووووووه !!!!!!!!!!!! اینقدر حال داد .. اینقدر حال داد !
البته با بابای من ! تنهایی که خانواده هامون نمی ذارن اینطوری خیال خودمون راحت
بود چون بابای من در دسترس بود و کافی بود بهش زنگ بزنیم تا در عرض 2 ثانیه بیاد آلاچیق
ما !
اینقدر خندیدیم ! تو عمرم این همه نخندیده بودم ! کلی خوردیم ! از ساعت 4 تا 8
مامان من یه چیزی پخته بود ! مخصوص ما
خود هاله می خواست دست پختشو نشون ما بده یه چیز خوشمزه ای پخته بود که نمی شه
خوشمزه بودنشو وصف کرد رویا و زهره هم خیلی میوه و خوراکی های خوشمزه آورده بودن !
قرار بعدیمون موند نمی دونم واسه کی ! گفتیم به رویا بریم باغشون .. ولی خیلی دوره
باید خانوادگی بریم ! تازه رویا گفت دفعه ی بعد مامان اون یه چیزی آماده می کنه که هیچ جای
دنیا نمی تونیم غذایی مثل اون پیدا کنیم !!!!!
امروزم که هوای اینجا فاجعه بود .. گرد و غبار وحشتناکی همه جا رو پوشنده ولی کوه بد نبود !
یعنی شدتش کمتر بود ..
اگه رویا عکسارو از دوربینش بریزه رو PC حتما تا چند روز دیگه چند تا عکس آپلود میکنم !
من که فعلا دارم خفن استراحت می کنم !
راستی فردا با Jack پیتزا می ریم بیرون !!!!!!!!!!!!!!!!!!! دیگه بهتر از این نمی شه !
خیلی خوشحالم Jack برگشته .. انگار با اومدنش شدت خوشحالی من رو چندین برابر کرد !
البته گفت سه نفری بریم پیتزا .. نمی دونم نفر سوم کیه